هشتمین جلسه از مجموعه جلسات زنده اندیشکده حکمرانی انرژی و منابع ایران با بحث تاریخچه نظام قیمتگذاری در زمینه انرژی خصوصاً نفت آغاز گردید. دکتر مقصودی قبل از ورود به بحث اصلی خود ابتدا روشهای مرسومی که در دانش اقتصاد برای قیمتگذاری مورد استفاده قرار میگیرند را بیان کردند. پس از بیان این روش ها، ایشان وارد بحث اصلی شدند و آن را با این سئوال آغاز کردند که: آیا ما میتوانیم به عنوان بزرگترین دارنده انرژی در زمینه قیمت و امنیت انرژی موثر باشیم؟ و اگر میتوانیم چطور از این ظرفیت استفاده کنیم؟ مشکل اساسی کشور ما در نظر ایشان این است که اقتصاد بدون نفت را ترویج می¬کنیم و نفت را به عنوان یک زباله و چیز بیارزش در نظر گرفتهایم. در شرایط کنونی نظریه سران ما اینگونه است که اولاً یا نفت را نمیخرند یا با قیمت کم میخرند. ایشان مشکل اصلی بعدی در کشور را این میدانند که ذهن سیاسیون ما دو سیلابسی شدهاست که میگویند یا باید نفت را به شرق بفروشیم یا غرب و نتیجه آن می شود اینکه در رابطه با غرب برجام و در رابطه با شرق توافق ۲۵ ساله ایران چین امضا کنیم.
اما نظریه و تئوری که دکتر مقصودی مطرح کردهاست این است که ما باید نفت را بخریم اگر میخواهیم کالا صادر کنیم، اگر میخواهیم از شر دلار راحت شویم، اگر میخواهیم وارد معاملات جهانی شویم؛ راهحل همه خرید نفت است. ما باید ائتلاف-های نفتی منهای اوپک ایجاد کنیم. در واقع باید با عقلانیتی دیگر وارد شویم.
آنچه مورد سئوال است این است که اگر میگوییم نفت وارد کنیم پس نفت خودمان را چه کنیم؟ ایشان در پاسخ به این سئوال اظهار داشتند:« از آن نفت در تولید فراوردهها استفاده میکنیم، ما هیچگاه این سیگنال را مخابره نکردهایم که دیگر فروشنده نفت نخواهیم بود در واقع همین خبر می¬تواند قیمت نفت را چند ده دلار افزایش دهد در عوض در سیاست کنونی ما به جای این اقدامات با عقد قراردادهایی مثل قرارداد۲۵ ساله ایران و چین تا ۲۵ سال آینده خام فروشی خواهیم کرد.»
سئوال پایانی این گفت و گو این بود که اگر نفت وارد کنیم پس مواد اولیه و ارز چه میشود؟در پاسخ به این سئوال ایده تشکیل سیکلهای تجاری مثل سیکل تجاری کالا نفت، فراورده تکنولوژی، فراورده مواد اولیه مطرح گردید که در این سیکلها نظام چرخش کالا را با قارههای مختلف طراحی خواهیم¬کرد و در واقع هیچ نیازی به ارز نیست و نفت مبنای تمام این¬ها خواهد شد .